صوفیا، که نام واقعی او نیست، متولد سال ۲۰۰۰ میلادی بوده و فارغ التحصیل دانشگاه می باشد. او در اوان جوانی دوره اول حاکمیت طالبان در افغانستان را تجربه نمود.
زمانی که این گروه در سال ۲۰۲۱ دوباره قدرت را بدست گرفت، تنها یک سال از فراغت صوفیا از دانشگاه باقی مانده بود.
صوفیا میگوید: “قصه هایی که از طالبان در زمان حاکمیت شان در دهه ۹۰ شنیده بودم، برای من به مانند یک افسانه بود.
“چیز هایی که در مورد طالبان شنیده بودم، باری دیگر به حقیقت پیوست، من هم قرار بود با همان سرنوشتی مواجه شوم که مادرم روبرو شده بود.”
صوفیا در ولایت بدخشان افغانستان که بخاطر بلند بودن سطح سواد شناخته می شود، بزرگ شده. او در تحصیلاتاش پیشتاز بود و قبل از رفتن به کابل برای تحصیل در رشته اقتصاد، بالاترین نمره برای امتحان ورود به دانشگاه یا “کانکور” را در ولسوالیاش به دست آورد.
صوفیا در جریان تحصیلاتاش در دانشگاه، نویسندگی را شروع کرد و در آن زمان دو مقاله او در روزنامههای محلی به چاپ رسید. او می گوید که نوشتن وسیله شد تا احساسات خود در مورد نابرابریهای جنسیتی را بیان کند.
صوفیا که در ولسوالی اشکاشم بدخشان بزرگ شده است، میگوید با وجود اینکه مردم این ولسوالی روشنفکر بودند و به تحصیل ارزش قائل بودند، نابرابری جنسیتی همچنان در آن ولسوالی پابرجا بود.
” خانوادهها در اشکاشم تنها در حرف به تحصیل دختران ارزش قائل بودند. ولی در واقع، آنها تحصیل پسران شان را بر تحصیل دختران شان ترجیح می دادند.”
تسلط طالبان
صوفیا در دوران قرنطینه بیماری کووید-۱۹ به بدخشان بازگشت. او وضعیت در آن زمان را “وحشتناک” توصیف می کند. داعش در نوامبر سال ۲۰۲۰ دانشگاه کابل را هدف قرار داد که در آن دست کم ۲۲ نفر کشته و ده ها نفر دیگر زخمی شدند.
تابستان بعد، در حالیکه نیروهای خارجی برای خروج از افغانستان آماده می شدند، طالبان شروع به تصرف ولسوالی های کلیدی کردند.
به تاریخ ۹ جولای سال ۲۰۲۱ رادیو آزادی از “یک حمله گسترده” گزارش داد که طالبان در نتیجه آن حمله “اداره ۲۶ از جمله ۲۸ ولسوالی بدخشان را به دست گرفتند و مرکز این ولایت، فیض آباد را محاصره کردند”. بر اساس این گزارش، هزاران غیرنظامی در اثر این حمله آواره شدند.
” زمانی که ولسوالی ما به دست طالبان افتاد، من آنجا بودم. از همان لحظه متوجه شدم که امکان ندارد بیشتر از این در آنجا بمانم.”
صوفیا برای ادامه تحصیلات اش به کابل بازگشت و در هفته اول مصروف کمک به افرادی شد که در اثر جنگ از شمال افغانستان آواره شده بودند.
صوفیا می گوید: ” زمانی که کابل در اواسط ماه آگوست سقوط کرد، همه امید هایم را از دست دادم”
او می افزاید: ” من فکر می کردم که دولت مرکزی منطقه ما را آزاد خواهد کرد.”
وضع محدودیت ها بر تعلیم
صوفیا در اواخر سال ۲۰۲۱ دوباره به بدخشان بازگشت. طالبان به او اجازه دادند تا به دخترانی که به دلیل بسته شدن مکاتب شان از تحصیل محروم شده بودند، آموزش دهد.
زمانی که طالبان در ماه مارچ سال ۲۰۲۲ دانشگاه ها را بازگشایی کردند، صوفیا برای ادامه درس های سه سمستر باقی مانده اش به کابل بازگشت. در ماه های بعد، دانشآموزان دختر با جداسازی صنف های شان از صف های پسران و دستورالعمل سختگیرانه پوشش لباس مواجه بودند و اجازه نداشتند در رشته های دلخواه شان تحصیل کنند.
صوفیا می گوید: “برخی از دانش آموزان دختر از دستور طالبان در مورد نحوه پوشش لباس شکایت میکردند، اما من به آنها گفتم که خوشحال باشید که هنوز هم میتوانید درس بخوانید”.
طالبان در ماه دسامبراعلام کردند که دانشجویان دختر دیگر اجازه ندارند برای تحصیل در دانشگاه حضور داشته باشند، اقدامی که با محکومیت گسترده جهانی همراه شد.
صوفیا می گوید که او خیلی خوش شانس بود که تنها چند روز قبل از وضع ممنوعیت بر تحصیل دختران از جانب طالبان، از دانشگاه فراغت حاصل کرد.
“من دانشگاه را بدون برگزاری جشن فراغت تمام کردم. من شنیدم که آن آخرین امتحانی بود که از دانشجویان دختر گرفته شد”.
موانع در ترک نمودن افغانستان
صوفیا امیدوار بود که مدرک تافل (TOEFL) را که یک امتحان شناخته شده بین المللی زبان انگلیسی است، بدست آورد تا بتواند به بورسیه تحصیلی مقطع ماستری در خارج از کشور درخواست دهد.
هرچند یک روز پس از وضع ممنوعیت بر ادامه تحصیل زنان در دانشگاه، طالبان صوفیا را از تحصیل در یک نهاد تعلیمی دیگر نیز محروم ساختند و گفتند که پس از این زنان اجازه آموختن زبان انگلیسی را ندارند.
صوفیا این روز را به عنوان آخرین روزی که وارد یک محیط و فضای علمی شد به یاد می آورد.
صوفیا میگوید: “من نمیتوانم با کلمات بیان نمایم که آینده دختران افغان چه خواهد شد. نمیتوانم اندوهم را در حد چند کلمه برای دخترانی بیان کنم که برای رسیدن به اهداف و کسب نمرات خوب بسیار سخت کوشیدند”.
“وضعیت کنونی به گردابی می ماند که زنان و دختران افغانستان در آن گیر مانده اند. آنها در این گرداب چنان گیر مانده اند که حتی نمی توانند پای خود را تکان دهند. و تمام رویاها و اهداف آنها در بیرون این گرداب است.”
امتناع از از دست دادن امید
صوفیا می گوید که او خود را “خوش شانس ترین” دانش آموزان صنف اش می داند. او در حال حاضر از راه دور وظیفه انجام می دهد، و می گوید که اما همصنفی هایش احساس ناامیدی می کنند و جایی برای رفتن ندارند.
صوفیا می گوید: “در شرایط کنونی، خارج شدن از افغانستان به دادن یک لقمه نان به فردی می ماند که از گرسنگی می میرد”.
“همه آرزوی خارج شدن از افغانستان را دارند و من یکی از آنها هستم. من هنوز سعی می کنم به خودم امید دهم، اما بلاتکلیفی (عدم اطمینان از آینده) مرا آزار می دهد.”
صوفیا سعی می کند روی چیزی که بیشتر دوست دارد یعنی خواندن و نوشتن متمرکز بماند.
او می گوید: “سعی میکنم برای تسکین دردم ، آرامش را در خواندن و نوشتن یابم”.
باوجودی که او نسبت به وضعیت آینده خوشبین نیست، اما مصمم است.
“ما این همه راه را پیموده ایم، اما توقف کردیم. هنوز باید به راه خود ادامه دهیم.”